در سحرگاه جمعه، آسمان ایران روشن نبود، سوزان بود. موشکهایی که از خاک سرزمین اشغالگر برخاستند، نه فقط زیرساختها که آیندهها را نشانه گرفتند. در میان قربانیان، چهرههایی دیده میشد که نه رزمنده بودند، نه سرباز، بلکه حاملان صلح و افتخار بودند؛ ورزشکارانی که سالها برای در اهتزاز نگهداشتن پرچم ایران در میدان رقابت تمرین کرده بودند، نه میدان جنگ.
در حمله بیسابقه و کور رژیم صهیونیستی، دستکم ۱۵ ورزشکار ایرانی جان خود را از دست دادند. قهرمانانی که هیچگاه برای سلاح آموزش ندیده بودند، اما قربانی نفرتی شدند که مرزی برای هدف ندارد. از حمید توماری، تیرانداز ملیپوش که دقت و آرامش را در مسابقه معنا میکرد، تا نوجوانی به نام آرین امینی که در اولین سالهای درخشش در تکواندو، با ضربهای موشکی از زندگی حذف شد. رضا دهقاننیا، مربی پرتلاش هندبال و شایان رحیمی، ستاره آیندهدار فوتسال، هر دو آرزوهای نیمهکارهای بودند که حالا تنها در عکسهای خاکگرفته باقی خواهند ماند. الهام عسگری، داور والیبال، زنی که برای عدالت در زمین ایستاده بود، اما عدالت برای زندگیاش جایی نداشت.
کمیته ملی المپیک ایران، با ارائه مستندات رسمی به کمیته بینالمللی المپیک (IOC)، شورای المپیک آسیا (OCA)، و مجامع جهانی مانند GAISF، خواستار واکنشی فراتر از پیامهای همدردی شده است. در بیانیهای صریح، بر این نکته تأکید شد که منشور المپیک، تنها سندی نمادین نیست؛ اگر جان ورزشکاران – این سفیران بیسلاح ملتها – در حریم خود احساس امنیت نکنند، هیچ رقابتی، هیچ مراسمی و هیچ مدالی مشروع نخواهد بود.
در پاسخ، IOC ابراز نگرانی کرده، شورای المپیک آسیا پیام تسلیت فرستاده، و برخی فدراسیونهای جهانی نیز همدلی خود را ابراز کردهاند. اما واکنشهای دیپلماتیک، جای عدالت را نمیگیرد. جنایتی که اتفاق افتاده، نه فقط نقض قوانین بینالمللی، بلکه لکه ننگی بر دامان تمام نهادهاییست که ورزش را زبان صلح معرفی میکنند اما در برابر نقض عریان آن، تنها «نگران» میشوند.
این یادداشت، فقط گزارش یک فاجعه نیست؛ فراخوانیست برای وجدان جهانی. وقت آن رسیده است که مجامع بینالمللی ورزشی، روزنامهنگاران ورزشی، نویسندگان مستقل، مربیان، فدراسیونها و هر صدایی که به نام انسانیت بلند میشود، از دایره سکوت خارج شوند. این جنایت، اگر بیپاسخ بماند، ورزش را از معنا تهی میکند.
ایران، امروز نه فقط برای مرزهایش، که برای کرامت ورزشکارانش سوگوار است. و جهان، اگر ادعای انسانیت دارد، باید در کنار او بایستد. نه فقط با واژههایی بیخطر، که با اقداماتی روشن. منشور المپیک، اینبار نه در سالن اجلاس، که زیر آوار قهرمانانی خاکنشین، در امتحانی دشوار است.
سکوت، در چنین لحظهای، خود یک موضع است. و تاریخ، هرگز آن را فراموش نخواهد کرد.
اکرم شعبانی
روزنامه نگار / عضو انجمن ورزشی نویسان ایران
۲۸خرداد۱۴۰۴